خانم کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته است: مقامات جمهوری اسلامی به او گفته اند که برای محافظت از جان آقایان موسوی و کروبی و خانم ها کروبی و رهنورد، آنها را به زندان انداخته اند یا در شرایطی مشابه زندان قرار داده اند، متن پیش رو، با طرح چند پرسش به این گفته می پردازد.
چه کسانی قصد جان اینها را دارند که به قانون بی اعتنا و از تعقیب در امان هستند؟ آیا حکومت آنها را می شناسد ولی نمی تواند مانع اقدام آنها شود؟ چرا؟
در حالی که نمایندگان مجلس و اجماعی از هواداران حکومت خواهان اعدام اینها هستند، کدام صاحب قدرتی مایل به محافظت از آنها است که حرفش خریدار ندارد و چرا؟
آیا امکان کشتن از راه تلفن و اینترنت وجود دارد که این ابزارهای ارتباطی از ایشان گرفته شده است؟ آیا اگر قلم و کاغذ در اختیار این افراد محترم قرار گیردتا مطلبی بنویسند زمینه قتل آنها فراهم می شود؟
آیا فرزندان ایشان هم به عنوان خطر جانی برایشان به حساب می آیند که مانع ملاقات آنها با پدر و مادرشان می شوند؟
آیا تنها راه محافظت از افرادی که در معرض خطر هستند، زندانی کردن آنها و قطع ارتباطشان است؟ در این صورت چرا این اقدام در مورد دیگرانی که به گفته خودشان بارها مورد حمله آدم ربایی در عراق و ایتالیا و جاهای دیگر قرار گرفته اند و به ادعای خودشان در معرض ترور هستند اعمال نمی شود تا ملتی نفسی به آسودگی بکشد؟
آیا این استدلال، ادعای اقتدار اطلاعاتی و امنیتی را نقض نمی کند؟
کسانی که قصد جان این عزیزان مردم را دارند، مسلح هستند؟ چه نوع سلاحی و به چه میزان اسلحه دارند که امکان محافظت از جان چند نفر، برای حکومت دشوار یا ناممکن است؟
8 : اگر ادعای محافظت از جان این آقایان و خانم ها ادعایی درست است چرا نسبت به شناسایی و محاکمه و مجازات افرادی که پیش از این به منزل آقا و خانم کروبی حمله کردند و همچنین حمله کنندگان به ایشان در قزوین و میدان صادقیه کوتاهی شده است؟
چرا محافظ مورد اعتماد و کارآمد آقای موسوی از کار برکنار شد؟
اگر دستور دهندگان و مجریان سوء قصد احتمالی از خودی ها هستند چرا از والی حرف شنوی ندارند؟ اگر از بیگانگان یا همان دشمنان هستند چرا مسئولیت حفظ جان رهبران سبزها و مقابله با دشمنان، به هواداران بیشمار سبز سپرده نمی شود؟
با توجه به عدم اشراف کامل حاکمان عباسی به قلمرو حکومت عباسیان و شرایط و امکانات آن روزگار که در مقایسه با امروز بسیار ضعیف بوده است، آیا توجیه به زندان افکندن امامان شیعه برای حفظ جان آنها قابل پذیرش است؟ البته این بند بنا ندارد کسانی را که خود را پیرو امامان شیعه می دانند با آنها مقایسه کند
آیا پذیرش مسئولیت جان خویشتن از سوی افرادی که نام برده شد و ترجیح زندگی و ارتباط به بی ارتباطی و بی خبری و مراقبت دائمی، قابل بررسی است؟
در پایان، آیا این اعتراف به ناتوانی حکومت نسبت به تأمین امنیت جانی برای چهار نفر، دلیل کافی برای برقراری نظمی نوین و سیستمی تازه و تدبیری کارآمد و بهتر و به کار گیری مدیرانی شایسته برای رفع دغدغه ها و تأمین امنیت و مقابله با نا امنی ها و نا امن سازان نیست؟
منبع: جرس
No comments:
Post a Comment